حمایت وزارت خارجه از زنان ایرانی با رسیدگی به موضوع «تفلیس»

فزایش عملیات تروریستی داعش در سطح منطقه، وقوع کودتای نافرجام و شدت گرفتن تنش‌های داخلی در ترکیه منجر به آن شد که جمعیت گردشگران جهانی و نیز ایرانی از کشور همسایه یعنی ترکیه به کشورهای همسایه شمالی از جمله گرجستان، ارمنستان و آذربایجان منتقل شود، اما این مساله خالی از آسیب‌ و ایجاد موانع در این مسیر نبود.

به گزارش ایسنا،‌ بدون شک کشورهای مذکور هنوز راه زیادی دارند تا به جایگاه گردشگری مطلوب در سطح استاندارهای بین‌المللی برسند. اما این توقع بی‌جایی نیست که گردشگران ایرانی در ازای سرمایه‌ای که باخود به این کشورها می‌برند، انتظار دریافت خدمات مناسب و حداقل رفتاری در شان و منزلت خود را داشته باشند.

در سال‌های گذشته با لغو صدور روادید میان ایران و کشورهایی از جمله گرجستان و ارمنستان تمایل به سفر به این کشورها در میان ایرانیان اهل سفر افزایش یافت اما تحولات ترکیه و ناامنی‌ها در این کشور باعث شد تا در مقاطعی از جمله نوروز دو سال گذشته ایرانیان تفلیس و ایروان را برای گذراندن تعطیلات انتخاب کنند و البته رویکرد با استقبال خوب کشورهای میزبان مواجه شد. اما آرام آرام مشکلات در مبادی ورود و خروج این کشورها بروز یافت.

شاهدان عینی که از گرجستان به ایران بازگشتند اشاره کرده‌اند که هنگام خروج از فرودگاه تفلیس از زنان خواسته می‌شود شال و مانتو بلند دکمه‌دار که برای مقامات محلی گرجی در فرودگاه این کشور حکم بارانی و شال گردن دارد را درآورده و روی دستگاه ایکس‌ری قرار دهند. این درخواست در حالی که زنان محجبه از قبل آمادگی و اطلاع لازم در رابطه با قوانین این کشور را در فرودگاه ندارند قطعا با شرایط نامناسبی رو به رو خواهند شد.

شاهدان عینی گفتند که در فرودگاه تفلیس نه اتاقکی برای تعویض لباس و بازرسی بدنی در اختیار خانم‌ها قرار دارد، نه لزوما برای تفتیش خانم‌ها شرایط خاصی قائل می‌شوند و این نوع برخورد شامل حال همه مسافران می‌شود. ولی از آنجا که اخیرا گردشگران ایرانی زیادی به تفلیس سفر می‌کنند این نحوه برخورد باعث بروز نارضایتی‌هایی در بین شهروندان کشورمان شده است. 

دولت یازدهم و دستگاه دیپلماسی از ابتدای شروع به کار بر رعایت شان و منزلت ایرانیان در سراسر دنیا تاکید کرده‌اند و تاکنون اقدامات قابل توجهی نیز انجام شده است با این حال به نظر می‌رسد ضروری است تا قبل از وقوع حادثه و اتفاقی از این دست که موجب رنج و ناراحتی شهروندان ایرانی است اقدامات درخور انجام گیرد.

ولی داداشی نماینده مردم آستارا در مجلس روز سه‌شنبه در اخطاری از دستگاه سیاست خارجی خواست که نسبت به رفتار مسوولان فرودگاه تفلیس گرجستان با زنان محجبه پیگیری‌های لازم را انجام دهند. 

پیش از این هم سیدجواد قوام‌شهیدی سفیر ایران در تفلیس در گفت‌وگویی با ایسنا که هفته گذشته انجام شد گفته بود: در یکی دو سال اخیر با افزایش 438 درصدی سفر گردشگران ایرانی به گرجستان که آمار آن از سوی سازمان‌های گردشگری این کشور اعلام شده است رو به رو هستیم و برای تسهیل و ساماندهی امور گردشگران تلاش می‌شود با استفاده از مناسبات دولتی ترتیبات مطلوبی برای تحکیم پیوندهای عمیق تاریخی و حفظ مشترکات ایجاد شود و گسترش بسترهای گردشگری در گرجستان با مشارکت و برای هر ذائقه ایرانی طراحی شود.

سفیر کشورمان در پاسخ به این پرسش که تفلیس آمادگی پذیرایی از گردشگران ایرانی را دارد؟ گفته بود که با وجود اینکه تعداد مسافران ایرانی نسبت به کل گردشگران این کشور خیلی زیاد نیست؛ اما ضعف‌های ساختاری و محدودیت ظرفیت‌ وجود دارد که ممکن است گردشگران ما را با مشکلاتی مواجه کند که بخشی از این مشکلات به مبادی ورودی به این کشورها برمی‌گردد و بخش دیگر هم مربوط به تورهای ایرانی است.

علاوه بر این محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان هم روز سه‌شنبه در ادامه سفرش به سه کشور ترکمنستان و قرقیزستان به گرجستان وارد شد و با مقام‌های عالی رتبه این کشور از جمله نخست‌وزیر گرجستان دیدار کرد.

ظریف در این دیدار احترام به گردشگران ایرانی و حفظ شئونات آنها به ویژه بانوان مسلمان به طور اعم و زنان ایرانی به طور خاص را از الزامات پیشرفت صنعت گردشگری عنوان کرد.

گیورگی کویریکاشویلی نخست‌وزیر گرجستان با ابراز تعجب از شنیدن موضوع عدم رعایت شئونات زنان مسلمان خاطرنشان کرد که دستور خواهم داد این موضوع سریع مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. نمی‌توانم تصور کنم به زنان مسلمان در خاک گرجستان توهین شود. فرهنگ غنی ایران در گرجستان نفوذ عمیقی دارد و مردم به دیده احترام به ایران می‌نگرند.

رفتارهایی از این دست در مبادی فرودگاه‌های کشورهای همسایه هر چند از سوی مقامات محلی رفتارهایی مبتنی بر قوانین داخلی‌شان باشد اما در تعاملات بین‌المللی استانداردها و قوانینی وجود دارد که با رعایت حقوق بشر و حقوق فردی در ارتباط است و با توجه به مناسب نبودن استانداردهای گردشگردی در بخش‌های مختلف از جمله تدوین قوانین فراملی در این کشورها طبیعی است مشکلاتی از این دست روی دهد از این رو ضروری است تا مسوولان کشور در زمان مناسب خود چنین رویدادهایی را پیش‌بینی و نسبت به آن اقدام کنند تا با بروز مسایلی از این دست که در این گزارش به آن اشاره شد، شان و شخصیت افراد به ویژه زنان کشورمان مورد خدشه قرار نگیرد.

هم‌چنین با توجه به لغو روادید میان ایران و کشورهای دیگر از جمله همسایگان‌مان ضروری است تا بیش از پیش درباره قوانین و مقررات، آداب و رسوم و فرهنگ کشورهای مقابل در رسانه‌های مختلف گروهی اطلاع‌رسانی شود.

در عین حال اقدام فوری محمد جواد ظریف رییس دستگاه دیپلماسی کشور و طرح این موضوع با نخست‌وزیر گرجستان قابل تحسین و تامل و حاکی از توجه و تاکید وزارت خارجه و دولت به موضوع منزلت و جایگاه ایرانیان در هر نقطه‌ای است.

ایسنا

گرجستان شراب بدون الکل تولید می کند

بزودی محصولی در گرجستان تولید و روانه بازار خواهد شد بنام «شراب چای» . شراب-چای بصورت پودر می باشد و برای مصرف باید به آن آب بیفزایید. طعم آن مشابه شراب است و کلیه خواص مفید شراب را دارا است اما هیچ الکلی در آن وجود ندارد.
ایده تولید شراب-چای متعلق به گیورگی بوکیا کارآفرین جوان گرجستانی است. او توانسته است ایده خود را به تائید استارتاپ جورجیا برساند و از کمکهای مالی دولت برای اجرای پروژه برخوردار شود.
گیورگی بوکیا می گوید که فرمول ساخت شراب-چای 25 سال پیش توسط یک پروفسور گرجی بدست آمده است. به گفته او این محصول دارای کلیه خواص مفید شراب مانند بهبود گردش خون و کاهش کلسترول می باشد اما فاقد الکل است و مصرف آن به کودکان نیز توصیه می گردد.
این محصول بصورت چای کیسه ای (تی بگ) نیز قابل عرضه می باشد. انتظار می رود کشورهایی که جمعیت قابل توجهی از مسلمانان را در بر دارند، بازار خوبی برای این محصول باشند.

منبع: قفقازستان

دعوت شهردار رشت از مسئولین کشور گرجستان و لغو سفر از سوی وزارت خارجه

برابر آن چه که ما در شورای شهر اطلاع داریم قرار بود هیاتی متشکل از استاندار، شهردار و رییس گردشگری یکی از استان های گرجستان برای امضای تفاهم نامه خواهر خواندگی روز سه شنبه به رشت سفر نمایند اما وزارت محترم امور خارجه به علت عدم رعایت مقررات میزبانی دیپلماتیک این سفر را لغو نموده است . لغو این سفر از سوی وزارت خارجه از منظر دپیلماتیک برای استان گیلان و به ویژه برای استانداری گیلان ، بازتاب مثبتی ندارد . اینک این ابهام وجود دارد این سفر چرا در لحظات آخر لغو گردیده است ؟ آیا استانداری با سفر این هیئت مخالف بوده است ؟ و اگر چنین است چرا مراتب به شهرداری اعلام نشده است؟ آیا شهردار رشت در خصوص سفر این هیئت با استانداری هماهنگی داشته است ؟ استدعا دارد با عنایت به مسئولیت های قانونی حضرات عالی در این خصوص ، شفاف سازی صورت پذیرد .

محمود باقری خطیبانی

عضو شورای اسلامی کلان شهر رشت

.gilanestan.ir

مناقشه گرجستان و اوستیای جنوبی؛ تقابل جدید روسیه و غرب در قفقاز

جمهوری خود خوانده اوستیای جنوبی تلاش می‌کند که در چارچوب‌های گوناگون به روسیه بپیوندند و این اقدام واکنش اتحادیه اروپا و آمریکا را به دنبال داشته است.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، منطقه خودمختار اوستیای جنوبی در شرق گرجستان و تقریباً در جنوب غربی روسیه واقع شده است. این منطقه همانطور که از نامش پیداست متشکل از اوستین‌هاست که اقوام ایرانی و آریایی بوده و نام دیگر آنها ایرونی است.

در دوران اتحاد جماهیر شوروی اوستیای جنوبی بخشی از گرجستان محسوب می‌شد، اما در سال 1989 مردم این منطقه خواهان جدایی از گرجستان شدند. با فروپاشی شوروی، این موضوع موجب جنگ میان دولت مرکزی گرجستان با تسخینوالی مرکز اوستیای جنوبی شد.

جنگ در اوستیای جنوبی به ویژه در سال 1992 شدت گرفت که در سال 1993 با میانجیگری سازمان ملل در این منطقه آتش بس برقرار شد.

جالب توجه است که این منطقه دارای رئیس جمهور و نخست وزیر است و از پلیس مستقل و پول ملی برخوردار است. بنابراین این جمهوری کوشیده است که با برگزاری انتخابات محلی، پارلمانی و ریاست جمهوری به اقدامات تجزیه طلبانه خود جنبه حقوقی و قانونی بدهد.

در همین راستا، دولت خود مختار اوستیای جنوبی در روز یکشنبه 9 آوریل 2017 اقدام به برگزاری همه پرسی درباره تغییر نام این منطقه به جمهوری اوستیای جنوبی یا آلانیا کرده که واکنش دولت گرجستان را در پی داشته است.

دولت تفلیس این قدام را نقض قوانین بین‌المللی و تمامیت ارضی گرجستان خوانده و فدراسیون روسیه را به عنوان حامی جدایی طلبان محکوم کرده است.

همچنین، مارک تونر سخنگوی وقت وزارت امور خارجه آمریکا برگزاری این همه پرسی را محکوم کرده و خواستار حفظ تمامیت ارضی گرجستان شد. وی اوستیای جنوبی را جزء لاینفک کشور گرجستان دانست و برگزاری انتخابات در آن را خلاف قوانین بین‌المللی عنوان کرد.

افزون بر آن، اتحادیه اروپا طی بیانیه‌ای بر حل مسالمت آمیز مناقشه در این منطقه تاکید کرده و حمایت قاطع خود از تمامیت ارضی و حاکمیت دولت گرجستان بر این منطقه را اعلام کرده است.

این در حالی است که تبیلوف، سخنگوی مجلس و برنده انتخابات ریاست جمهوری اوستیای جنوبی اعلام کرده که هدف راهبردی وی تلاش برای پیوستن این منطقه به فدراسیون روسیه است.

وی در سال گذشته اعلام کرد که از طریق همه پرسی قصد دارد اختیار قانونی خود را برای درخواست از مسکو جهت الحاق این منطقه به روسیه را کسب کند و اوستیای جنوبی قصد پیوند برخی از عناصر و ارتش خود به روسیه را دارد.

بدین ترتیب به نظر می‌رسد که مناقشه در این منطقه در حال شدت گرفتن است و عدم تکیه بر راه حل‌های مسالمت آمیز، پیامدهای منفی مانند ناامنی اقتصادی- اجتماعی نظیر قاچاق مواد مخدر و سلاح را افزایش داده که در ادامه آن تنش سیاسی میان دولت تفلیس و اوستیای جنوبی و سایر نیروهای فرامنطقه‌ای مانند تقابل اتحادیه اروپا و آمریکا با روسیه را به دنبال خواهد داشت.

لازم به ذکر است که در سال 2002 واشنگتن تصمیم گرفت که به بهانه مبارزه با تروریسم نیروهای خود را به این منطقه اعزام کند که این تصمیم با استقبال گرم دولت گرجستان مواجه شد. بلافاصله برخی گروه‌های دومای روسیه مسئله الحاق اوستیای جنوبی به فدراسیون روسیه را مطرح کردند. روسیه بعد از فروپاشی شوروی تلاش کرده تا با ابزار حمایت از جدایی طلبان این منطقه، به عنوان اهرم فشاری برای کنترل گرجستان، همچنین نفوذ و تسلط خود بر منطقه قفقاز استفاده کند.

البته مسکو همواره از اینکه اوستیای جنوبی به اوستیای شمالی که جزء خاک روسیه است بپیوندد، هراس داشته و نگران است که این دو منطقه به دلیل پیوستگی‌های فرهنگی به تشکیل دولت مستقل اوستیا اقدام کنند.

در هر صورت اگر مشکلات ناشی از مناقشات قومی این منطقه حل نشود، ممکن است حضور مستقیم آمریکا و اتحادیه اروپا در این منطقه تقویت شود و افزایش منازعه در سایر گسل‌های قفقاز مانند آبخازیا و نزدیکی مرزهای روسیه را به دنبال داشته باشد. باید دید که این منطقه نیز سرنوشت شبه جزیره کریمه را خواهد داشت یا در قالب‌های دیگر قابل حل باشد.

خبرگزاری تسنیم

آیا مناقشه اوستیای جنوبی راه حلی دارد؟

قفقازستان – روز 9 آوریل 2017 در اوستیای جنوبی انتخابات ریاست جمهوری برگزار گردید و در مورد افزودن نام آلانیا به این جمهوری همه پرسی صورت گرفت. از دو روز پیش اوستیای جنوبی مرزهای خود را در سوی گرجستان بست تا به گفته مقامات این جمهوری، امنیت انتخابات و همه پرسی حفظ شود. شاید انتخاب 9 آوریل از سوی مقامات اوستیای جنوبی بدون دلیل نباشد، در تفلیس این روز اتحاد ملی نامگذاری شده است و به یاد قربانيان 9 آوريل 1989 مراسمی رسمی و ملی برگزار می شود. از آگوست 2008 تاکنون واگرایی اوستیای جنوبی از تفلیس روندی رو به افزایش داشته است و گرجی ها هر روز از اوستی ها دور تر شده اند، آیا راه حلی برای این مسئله وجود دارد؟

اظهارات رئیس جمهور گرجستان
گیورگی مارگولاشویلی در تازه ترین اظهار نظر درباره اوستیای جنوبی و آبخازیا به «راه حل اروپایی» اشاره کرد. به گفته او همانطور که دیوار برلین فروریخت، مرزهای بین این جمهوری ها نیز برداشته خواهد شد. رئیس جمهور گرجستان توضیحی که بیانگر مفهوم این راه حل باشد ارائه نکرد و از همینرو سخنان او را می توان اینچنین نیز تعبیر کرد که برای گرجستان راهبرد همسویی با اروپا اولویت اصلی است و سایر مسائل و از جمله تمامیت ارضی کشور هم تنها در این چهارچوب قابل بررسی است، نکته ای که پیشتر نیز از سوی مقامات گرجستان به انحاء مختلف بیان شده است.
نظامی که اروپا در پیشروی به شرق برقرار ساخته است، تاکنون ملتهای چند قومی را چندان برنتابیده است، تجزیه یوگوسلاوی و چکوسلواکی شواهد روشنی در این مورد است. در مورد اتحاد دو آلمان میدانیم که این دو کشور به لحاظ قومی و زبانی همگون بودند. اگر منظور از راه حل اروپایی، ایجاد یک اتحادیه بین گرجی ها، آبخازی و اوستی ها است که نظام آن مشابه اتحادیه اروپا باشد، این بحث دیگری است اما آیا تفلیس از چنین توانی برخوردار است؟

کنفدراسیون گرجستان
میخیل ساکاشویلی در دوران ریاست جمهوری خود پیشنهاد کرد که اوستیای جنوبی و آبخازیا به تفلیس ملحق شوند اما از نوعی خودمختاری و اختیارات وسیع در امور داخلی برخودار باشند. طرح مشابهی از سوی دولت کنونی گرجستان پیشنهاد شده است، مقامات این دو جمهوری هیچگاه از این پیشنهادات استقبال نکردند اما مردم این مناطق چه نظری در این مورد دارند؟
همه پرسی ها و انتخابات در اوستیای جنوبی و آبخازیا گویای این هستند که اکثریت قاطع مردم این مناطق خواهان همگرایی بسوی تفلیس نیستند. مقامات گرجستان این همه پرسی ها را برسمیت نمی شناسند و نتایج آن را قابل اتکا نمیدانند پس چاره ای وجود ندارد مگر از طریق شواهد وضعیت را ارزیابی کنیم.
آمارها نشان میدهد که اقوام غیر گرجی حتی در داخل مرزهای تحت کنترل تفلیس نیز با پروژه ملت سازی نوین همسویی نداشته اند. در سال 2015 تعداد مهاجران گرجستانی در ارمنستان رقم بیش از 41 هزار نفر اعلام شد. این رقم در سال 2010 اندکی بیش از 25 هزار نفر بود. وضعیت اقتصادی ارمنستان به مراتب بدتر از گرجستان است، سطح دستمزدها در این کشور پایین تر و آمار بیکاری در آنجا بالاتر است با اینحال بسیاری از ارامنه گرجستان آنجا را به زادگاه خود ترجیح داده اند. نگاهی به آمار مهاجرت آذری های گرجستان به جمهوری آذربایجان نیز حاکی از روند افزایشی است. بطور کلی گرجستان از بدو استقلال تاکنون بخش عظیمی از جمعیت خود را از دست داده است، بسیاری از تحلیلگران اقتصاد را عامل این مهاجرتها اعلام کرده اند، مثال ارامنه گرجستان از این حیث اهمیت دارد که نشان میدهد این تنها یک موضوع اقتصادی نیست. حذف زبان روسی از جایگاه زبان رسمی در کلیه مراکز آموزشی، مشکل روادید برای سفر به روسیه و مسائل دیگر سبب شده اند که بسیاری از شهروندی گرجستان صرف نظر کنند. شاید در آینده به مسائل دیگر در اینباره بپردازیم اما اکنون سخن بر سر این است که با وجود دافعه های فراوان، گرجستان چطور می خواهد مردم اوستیای جنوبی و آبخازیا را بخود جذب نماید.
حامد کاظم زاده، مدیر گروه مطالعات قفقاز در دانشگاه ورشو در مقاله ای که ایراس منتشر کرده است، اشاره می کند: با لغو کامل رژیم روادید میان گرجستان و اتحادیه اروپا و افزایش اعتبار گذرنامه گرجی و رشد فزاینده صنعت توریسم، این احتمال دور از ذهن نیست که همگرایی میان ساکنان اوستیای جنوبی و آبخازیا با دولت مرکزی گرجستان افزایش یافته و در میان مدت، شاهد شکل گیری سازوکاری متفاوت در حل این مناقشه و نقش روسیه در قفقاز جنوبی باشیم.
ماحصل کلام اینکه هرچه اوضاع اقتصادی گرجستان بهتر شود و شهروندان این کشور، امتیازات بیشتری بدست بیاورند، رویکرد همگرایی تقویت خواهد شد. گرجستان و غرب سیاست مهار این دو جمهوری را اعمال می کنند که به فقیرتر شدن آنها خواهد انجامید و زندگی در گرجستان آزاد و مرفه را برای آنها جذابتر خواهد کرد اما این تنها یک روی سکه است. سرسختی خاص مردم قفقاز و نقش روسیه را نمی توان نادیده گرفت.

پروپاگاندای روسی در برابر پروپاگاندای اروپایی
این واقعیت دارد که بسیاری از روسها روسیه را بهتر از کشورهای اروپایی و قدرت کشور خود را همطراز امریکا تصور می کنند. نظامی که پوتین در روسیه برقرار کرد آنچنان بدیع بود که بسیاری از نظریه پردازان علوم سیاسی را به تجدید نظر در دیدگاههای کلاسیک علوم سیاسی واداشت. فساد در اقتصاد این کشور نهادینه شده است اما هیچکس دلیلی برای مبارزه با آن پیدا نمی کند. تا همین چند سال قبل (پیش از تحریمهای اعمال شده از سوی غرب) مردم کشور از رفاهی نسبی برخوردار بودند و در همان بستر فاسد پیشرفته ترین سلاحهای نظامی را می ساختند. در رتبه بندی کشورها بر اساس آزادی رسانه ها، روسیه در رده های پایینی قرار می گیرد اما همزمان اندیشمندان برجسته ای را تولید می کند. یک مهندس المانی اگربرای کار به روسیه برود، با سختی بسیار می تواند شرایط آن کشور را تحمل کند. خوب یا بد نظام روسی از افراد شخصیتی میسازد که با معیارهای جهان غرب سازگاری ندارد و خود روسها به آن «انسان روسی» русский человек می گویند. این انسان روسی «جهان روسی» را بهر جایی ترجیح می دهد. درباره جهان روسی و اینکه انسان روسی چطور در محیطی فاسد احساس راحتی بیشتری داردشاید درآینده توضیحات مفصلتری ارائه کنم اما اینجا بهمین بسنده می نمایم که میخیل ساکاشویلی هنگامی که به سمت فرمانداری اودسا رسید، در توصیف فساد آن منطقه از همین عبارت جهان روسی استفاده کرد.
مردم اوستیای جنوبی و آبخازیا در جهان روسی زندگی می کنند، شاهدی وجود ندارد که آنها زندگی به سبک غربی را به جهان خودشان ترجیح بدهند، کما اینکه تاکنون صدای اعتراضی از سوی آنها برنیامده است که خواهان بر هم خوردن نظم موجود باشند. در چهارچوب همین نظم آرمانهایی نیز برای مردم این مناطق ایجاد شده است.
در اوستیای جنوبی، سخن از اتحاد با اوستیای شمالی است. در تفلیس به این رویکرد، الحاق به روسیه گفته می شود و تحقق احتمالی آن را تجاوز روسیه به خاک گرجستان و بلعیدن بخشی از آن تعبیر می نمایند، مشابه آنچه در مورد کریمه اتفاق افتاد اما نگاه مردم اوستیای جنوبی بهیچ وجه اینگونه نیست. آنها سرزمین خود را متعلق به اقوام اوسی و آلانی میدانند و مردم اوستیای شمالی را همتبار خود تصور می کنند. همه پرسی 9 آوریل، گامی بود در راستای پیوستن دو اوستیا به یکدیگر. گرچه میدانیم در جهان واقعی امکان چنین اتحادی بسیار اندک می باشد ولی این آرمانی است که مردم اوستیای جنوبی دنبال می کنند.
در آبخازیا، تا حدودی آزادی بیان و رسانه ها وجود دارد. سطح آزادی بیان در این منطقه از روسیه و کشورهای همسودش به مراتب بالاتر است. الیگارشهای روس در سالهای اخیر سرمایه گذاری های عمده ای در این منطقه انجام داده اند و اوضاع اقتصادی آن چندان بد بنظر نمی رسد. آبخازها توانسته اند با سازمانهای مدنی در ترکیه و اروپا ارتباطات خوبی برقرار کنند و از اینرو سمپاتهایی در سطح جهان پیدا کرده اند.
بموازات اینکه پروپاگاندای روسی در مناطق جدایی طلب قوی می باشد، نمیتوان این موضوع را نیز نادیده گرفته که اتحادیه اروپا در مسیر پیشروی به شرق در اوکراین مردم را با معضلهایی مواجه کرده است. اکنون اوکراین به سه منطقه تقسیم شده است و اوضاع آشفته ای دارد. هر چند در تفلیس همه این معضلات به گردن روسیه گذاشته می شود اما مردم اوستیای جنوبی و آبخازیا موضوع را از زاویه دیگری نگاه می کنند.

جمع بندی
حل مناقشه گرجستان، تنها با همکاری قدرتهای بزرگ قابل حل است. دولتمردان غربی مایل نیستند صدای استقلال طلبی در این مناطق را بشنوند و از آنسو هم هنوز صدای بلندی جهت پیوستن به تفلیس برنیامده است. گرجستان تاکنون جذابیتی نه برای گرجی ها و نه برای مردم جدایی طلب داشته است. اگر روند اروپایی شدن دستاوردهای ملموسی برای مردم گرجستان بهمراه بیاورد، روند همگرایی مناطق جدایی طلب بسوی تفلیس افزون خواهد شد اما این فزونی در معادله ای قرار می گیرد که مسائل قومی و نقش روسیه متغیرهای دیگر آن هستند.

قفقازستان

گرجستان انتخابات وهمه پرسی در منطقه جدایی طلب تسخینوالی را محکوم کرد

به گزارش ایرنا به نقل از منابع خبری گرجستان، انتخابات ریاست جمهوری و همه پرسی در منطقه جدایی طلب تسخینوالی واقع در 110 کیلومتری از شمال –غرب تفلیس پایتخت گرجستان امروز ( یکشنبه ) برگزار می شود .
هدف از برگزاری همه پرسی در تسخینوالی تغییر نام این منطقه به 'جمهوری اوستیای جنوبی – دولت آلانیا ' می باشد .
وزار ت امور خارجه گرجستان انتخابات ریاست جمهوری و همه پرسی در تسخینوالی را مغایر با قوانین بین المللی اعلام و روسیه را به حمایت از جدایی طلبان در این منطقه متهم کرده است .
در این بیانیه، انتخابات ریاست جمهوری و همه پرسی در تسخینوالی نقض حق حاکمیت و تمامیت ارضی گرجستان اعلام شده است.
وزارت امور خارجه گرجستان این اقدامات در منطقه تسخینوالی را غیر قانونی خوانده و همچنین از مجامع بین المللی خواستار واکنش لازم به آن شده است .
تسخینوالی و آبخازیا به عنوان دو منطقه خودمختار در قلمروی گرجستان پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی جدای خود از دولت مرکزی تفلیس را اعلام کردند .
تلاش های دولت گرجستان برای برقراری کنترل در این دو منطقه جدایی طلب نتیجه ای نداشته است و تا به حال فقط روسیه، نیکاراگوا، ونزوئلا و ناورو استقلال آبخازیا و تسخینوالی را به رسمیت شناختند .

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران

سیاستمداران تاجر و تاجران سیاسی در گرجستان

مروزه موضوع انتقال افراد بین بخش‌های عمومی و خصوصی داشتن مناصب در این دو بخش‌ و نیز فعالیت‌های اقتصادی مقامات سیاسی در سراسر جهان بسیار مهم است. این موضوع به‌ویژه از زمانی مهم شده است که تعاملات نزدیک‌تری بین دولت و کسب‌وکارها در نتیجه برون‌سپاری خدمات از طریق خصوصی‌سازی دارایی‌های که پیش‌تر متعلق به دولت بوده است، انجام گرفته است. چنین رویدادهایی به‌خصوص در کشورهایی نظیر گرجستان رخ داده است. در سال 2011 یک ارزیابی از سیستم‌های یکپارچه ملی که از سوی سازمان شفافیت بین‌المللی در 26 کشور عضو اتحادیه اروپا انجام گرفت، این پدیده را به‌عنوان یکی از منابع اصلی فساد موجود در این منطقه قلمداد کرد. این مساله در گرجستان نیز به شدت مهم است. در حالی که این کشور یکی از موفق‌ترین سرزمین‌هایی محسوب می‌شود که از سال 2004 در مبارزه با فساد به طرق مختلف به خوبی عمل کرده و رشوه‌گیری را به‌طور موثری از میان برده است، به نظر می‌رسد میزان ادراک فساد از سوی مردم در میان مقامات دولتی در سطوح بالایی باقی مانده باشد. با توجه به آمار و پیمایشی که از سوی بارومتر فساد جهانی در سال‌های 2013-2012 انجام گرفت، اکثریت مخاطبان در گرجستان باور داشتند که فساد در برخی از نهادهای کلیدی مانند قوه قضائیه این کشور، رسانه‌ها، پارلمان، مقامات دولتی و بخش‌خصوصی همچنان به‌عنوان مساله‌ای مهم باقی مانده است.

این کشور در چندین مورد شاهد ورود تجار تاثیرگذار به جمع سیاستمداران بوده است و در کنار آن نیز در برخی موارد سیاستمداران تبدیل به تجار موفق و ثروتمندی شده‌اند که به‌طور شک برانگیزی در طول دوره کوتاهی موفق به این کار شده‌اند. این در حالی است که شرکت‌هایی که روابط سیاسی دارند، مزایای متنوع و فراوانی از سوی دولت دریافت کرده‌اند. غیاب قوانین و مقررات مناسب و سطوح مورد نیاز شفافیت سبب شده است که این وضعیت، اطمینان شهروندان را نسبت به نهادهای عمومی و دولتی خدشه‌دار کند و این امر صرف‌نظر از این است که آیا فساد در واقع در هریک از چنین سازمان‌هایی رخ می‌دهد یا خیر.

انتقال اشخاص بین بخش‌های دولتی و خصوصی هرچند می‌تواند مزایای خاصی نیز مانند ورود برخی عناصر مدیریتی موثر از بخش‌خصوصی به سازمان‌های دولتی به همراه داشته باشد، اما ریسک‌هایی قابل‌توجه نیز در مورد تضاد منافع و فساد به‌دلیل ایجاد روابط نزدیک بین دولت و فعالیت‌های مربوط به کسب‌وکار و اقتصادی در پی خواهد داشت. مقامات دولتی که پیش‌زمینه اقتصادی و کسب‌وکار داشته باشند، می‌توانند از موقعیت خود برای بهره‌مند کردن و سود رساندن به شرکت‌هایی که با آنان روابطی دارند، استفاده کنند، در حالی که اعضای پیشین دولت که به بخش‌خصوصی پیوسته‌اند، می‌توانند با انتقال به بخش‌خصوصی به شرکت‌های کارفرمای فعلی خود کمک کنند تا مزایای غیرمنصفانه‌ای از طریق ارتباطات برجای مانده آنان با بدنه بخش دولتی کسب کنند. به همین دلیل چنین معضلی می‌تواند پیامدهای گوناگونی برای کشور در پی داشته باشد و برقراری و تصویب برخی قوانین و مقررات در این حوزه باید در دستور کار قرار گیرد تا ریسک‌ها و خطرات ناشی از چنین انتقال‌هایی را به حداقل برساند.

وجود چنین مشکلی در کشور گرجستان تا حدودی نتیجه عدم توسعه‌یافتگی نظام حزبی بوده است. در این کشور احزاب سیاسی به‌طور ساختاری ضعیف بوده و نامزدهای خود را برای انتخابات معمولا از بیرون حزب تعیین می‌کنند. این افراد منتخب احزاب عموما تجار و فعالان اقتصادی ثروتمندی هستند که می‌توانند در بودجه و ارائه کمک‌های مالی به کارزارهای انتخاباتی احزاب فوق، مشارکت کنند. 5 تن از 8 نخست‌وزیر این کشور در فاصله سال‌های 2004 تا 2013 نیز از جمع فعالان اقتصادی به این سمت منصوب شده‌اند یا در مدت‌ کوتاهی پس از استعفا یا کناره‌گیری به جمع فعالان اقتصادی اضافه شده‌اند. برخی از معروف‌ترین فعالان اقتصادی نیز توانستند به‌عنوان نمایندگان پارلمان به این نهاد مهم و معتبر دست یابند، در حالی که برخی از اعضای عالی‌رتبه قوه مجریه نیز به افراد موفقی در حوزه کسب‌وکار و فعالیت اقتصادی تبدیل شدند. موارد مشابهی نیز در مقیاس کوچک‌تر و در سطح دولت‌های محلی و سایر بخش‌های مهم دیگر این کشور اتفاق افتاده‌ است.

در ادامه به برخی از جنبه‌های دردسرساز و راه‌های بهبود چنین رویکردی اشاره می‌کنیم تا معایب بالقوه و بالفعل آزادی انتقال مقامات بین بخش‌های خصوصی و دولتی را از نظر گذرانده باشیم. همان‌طور که گفته شد یکی از ریسک‌های این رویکرد تحت‌تاثیر قرار گرفتن اطمینان عموم مردم نسبت به کل نهادهای دولتی است و در نتیجه، چنین رویدادهایی بر ادراک فساد و همچنین میزان واقعی فساد اثرمی‌گذارند. - با توجه به چنین مشکلاتی، اگرچه گرجستان مقررات پایه‌ای طراحی کرده است تا از تضاد منافع ناشی از ارتباطات مقامات دولتی با شرکت‌های خصوصی جلوگیری کند، اما هنوز شکاف‌های قانونی قابل‌توجهی در این حوزه دیده می‌شود. - قوانین موجود در این کشور بسیار پایه‌ای و کلی بوده و بسیار عمومی طراحی شده‌اند، به همین دلیل فقدان قابل‌توجهی در مورد کمبود قانون‌گذاری ثانویه و کدهای اخلاقی که قوانین اولیه را تکمیل می‌کنند و از ریسک‌های خاص مربوط به این رویکرد جلوگیری می‌کنند، وجود دارد.

- یکی از موارد اساسی دیگر این است که کدام یک از نهادها و سازمان‌ها، مسوول نظارت و ارزیابی تضاد منافع موجود و مقررات مربوط به آن است. روشن نبودن این موضوع و عدم وضع محدودیت‌های کافی در این حوزه موجب تشدید وضعیت در گرجستان شده است. در نتیجه، برخی از مقامات دولتی در ظاهر قادر به نقض مقررات بوده و این کار را بدون هیچ هزینه خاصی انجام می‌دهند. - یکی از پیشرفت‌هایی که گرجستان در این خصوص داشته این است که در این کشور سیستم خوبی در مورد افشای دارایی‌های مقامات عمومی وجود دارد که اظهارات مقامات درخصوص دارایی‌هایشان را از طریق اینترنت در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهد. به هر حال، مشکلی در این زمینه وجود دارد و آن این است که نیاز به افشای دارایی‌ها در حال حاضر شامل تمام اعضای مرتبط با خدمات دولتی نمی‌شود، در حالی که مقامات دولتی نیز در این چارچوب لزومی ندارد مالکیت منافعی از شرکت‌های خصوصی را گزارش کنند. این شکاف‌ها در قوانین موجب می‌شود نظارت بر مقامات دولتی و فعالیت‌های اقتصادی منجر به تضاد منافع دشوار شود.

- اکثریت اعضای دولت محلی در گرجستان در حال حاضر در میان مقامات دولتی شامل بدنه اصلی دولتی محسوب نشده و در نتیجه شامل قوانین تضاد منافع و محدودیت‌های مربوط به آن نمی‌شوند. این امر خطرات زیادی در مورد به‌وجود آمدن فساد در این سطوح ایجاد می‌کند. از آنجا که در این کشور دولت‌های محلی به نحوی هستند که شوراهای محلی نماینده منطقه‌ها و شهرهای نسبتا بزرگ با بودجه‌های کلان هستند، این ریسک فساد افزایش می‌یابد.

- محدودیت‌های موجود که در مورد دوره پس از خدمت در این کشور وجود دارد، شامل برخی از پست‌ها از جمله اعضای هیات قانون‌گذاری مستقل گرجستان نمی‌شود که همین امر موجب بروز ریسک قابل‌توجهی در مورد تحت تاثیر قرار گرفتن این اعضا توسط بخش‌هایی که در جست‌وجوی سود هستند، می‌شود.

- برخی از شرکت‌هایی که با اعضای پارلمان گرجستان رابطه دارند، از داشتن روابط و برقراری معاهدات با دولت سود برده‌اند و این کار را با استفاده از به دست آوردن قراردادهای عمده و کلان دولتی یا با تغییر قانون به شیوه‌ای که مناسب و موافق با منافع آنان باشد و همچنین برخی روش‌های دیگر، انجام داده‌اند. به همین ترتیب، شرکت‌هایی که با اعضای اثرگذار پیشین شاغل در قوه مجریه همکاری داشته‌اند، پول بسیار زیادی در قراردادهای دولتی به دست آورده‌اند و علاوه بر آن از برخی حقوق انحصاری، مجوزها و تخفیف‌های مالیاتی نیز بهره‌مند شده‌اند.

- هرچند تنها بررسی‌ها و تحقیقات رسمی می‌تواند میزان فساد در این کشور را به درستی نشان دهد، اما به هر صورت، موفقیت مداوم شرکت‌هایی که ارتباطات اثرگذاری با اعضای پیشین قانون‌گذار و شاغلان پیشین قوه مجریه دارند، اطمینان عمومی را نسبت به کل این نهادها تحت تاثیر قرار می‌دهد.

- برخی اعضای پارلمان گرجستان که ارتباطات اقتصادی و تجاری مهمی دارند در فاصله کوتاهی پس از اینکه حزب آنها از قدرت خارج شده است، تغییر موضع داده‌اند، یعنی وارد کسب‌وکارهای اقتصادی شده‌اند که این خود ظن و تردید نسبت به دلایلی که چرا در ابتدا نسبت به تصدی این سمت اقدام کرده‌اند را افزایش می‌دهد.

- چندین عضو دولت جدیدی که قدرت را پس از انتخابات اکتبر 2012 به دست آورد نیز از بخش‌های اقتصادی و کسب‌وکار به‌طور مستقیم به بخش دولتی انتقال یافتند (که شامل چند تن از مقاماتی است که پیش‌تر برای گروه شرکت‌های نخست‌وزیر این کشور کار می‌کردند) از این جمله می‌توان به وزیر انرژی این کشور در آن دوران اشاره کرد. این امر ریسک‌هایی درخصوص عملکرد دولت در جهت افزایش شکاف‌های قانونی به‌وجود می‌آورد و در عمل حتی ممکن است مانع اجرای قانون در مورد تضاد منافع در این کشور شود.

برخی از گام‌هایی که مدت‌ها است گرجستان در ایجاد چارچوب‌های قانونی و حل این مشکل برداشته است، شامل فراهم کردن معیارهایی ویژه برای سروکار داشتن با این معضل بوده و اصلاحات گسترده‌تری را نیز برای افزایش شفافیت و پاسخگویی در تصمیم‌گیری ایجاد کرده است. این اعمال به‌طور غیرمستقیم ریسک مرتبط با مساله تضاد منافع و انتقال مقامات دولتی به بخش‌های خصوصی و بالعکس را نیز تحت تاثیر قرار داده و کاهش می‌دهد:

• برای حل شکاف موجود در قانون‌گذاری مقدماتی و تکمیل آن با قوانین ثانویه اقداماتی انجام شده و اقدامات تکمیلی نیز در حال انجام است تا ریسک‌های خاص این موضوع را تحت پوشش قرار دهد.

• تعیین دستگاه مسوول برای نظارت بر قوانین تضاد منافع، نقطه عطفی در این راه خواهد بود.

• تغییرات در نظام‌های نظارتی گرجستان و در بر گرفتن تمام مسوولان مربوطه می‌تواند گامی به جلو برای کاهش ریسک‌های تضاد منافع در صحنه سیاست این کشور باشد. گزارش مالکیت و دارایی‌ها و منافع آنها در ارتباط با بخش‌خصوصی می‌تواند در هر چه بهتر قانون‌گذاری کردن موثر باشد و کشور را از ریسک‌های مربوط به تضاد منافع برهاند.

• نظارت پس از اتمام دوران خدمت می‌تواند با استفاده از طبقه‌بندی اظهارات پیرامون دارایی‌های مقامات دولتی یک سال پس از ترک سمت آنها بهبود یابد.

• محدودیت‌هایی باید روی انتقال افراد بین کمیسیون‌های قانون‌گذاری مستقل و بخش‌های اقتصادی و کسب‌وکار وضع شود که طبق آنها مساله تضاد منافع به نحوی حل شود. اعضای پیشین این کمیسیون باید فورا پس از کناره‌گیری از سمت خود، از ملحق شدن به شرکت‌هایی که در بخش‌های متناظر با سمت آنها فعالیت می‌کنند، منع شوند.

• مقامات باید نشان دهند که تعهدی واقعی برای قدرت بخشیدن به سازمان‌هایی دارند که می‌توانند به‌طور بالقوه در جهت کاهش ریسک‌های ناشی از تعامل بین بخش‌های خصوصی و دولتی کمک کنند. دفتر حسابرسی دولتی و سازمان رقابت گرجستان دو مورد از چنین سازمان‌هایی هستند که در حال حاضر عملکردی ضعیف دارند.

• به‌طور کلی‌تر، دولت باید حوزه مورد نظر برای تصمیم‌گیری‌های مبهم و ذهنی را در تعامل بین بخش‌های دولتی و خصوصی کوچک‌تر کند. این امر نیازمند بهبود قوانین حاکمیتی در حوزه عمومی، قوانین خصوصی‌سازی و کاهش دادن موارد نامناسب به حداقل‌ها است که طبق آن قراردادهای دولتی یا املاک عمومی می‌تواند به شرکت‌های خصوصی و بدون رقابت آزاد واگذار شود.

روزنامه دنيای اقتصاد

رفع محدودیت ایران و فرصت های اقتصادی پیش روی گرجستان

ایراس - از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، گرجستان تعامل نسبتاً اندکی با ایران داشته است و در عوض، محور آرمان های آن غرب و محور نگرانی های آن روسیه بوده است. در سالیان اخیر، حتی تعامل نسبتاً اندک بین ایران و گرجستان به واسطه تحریم های بسیار سختگیرانه مورد اجرای جامعه بین الملل علیه ایران به چالش کشیده شده است. گرچه، در جولای 2015، طرح جامع اقدام مشترک (برجام) امضا شد و تحریم های هسته ای 6 ماه بعد به حالت تعلیق درآمد.
 
این مسأله منجر به طرح مجدد مباحث پیرامون نقش بالقوه ایران در منطقه شده است. این کشور با جمعیت حدود 80 میلیون نفر، دارای جایگاه هجدهمین اقتصاد بزرگ در جهان (در شرایط برابری قدرت خرید) و بهره مند از منابع سرشار نفت و دومین منبع مورد تأیید گاز طبیعی جهان، قطعاً منبع بالقوه فرصت اقتصادی به نظر می رسد. ایران به عنوان ابزار تنوع بخشی به تأمین انرژی گرجستان، بازاری برای صادرات این کشور و محلی برای درآمدزایی بخش گردشگری گرجستان و انجام سرمایه گذاری خارجی در این کشور مورد بحث قرار گرفته است (1).
 
در این مقاله هر یک از این گزینه ها در چارچوب گسترده تر ژئوپلیتیک در نظر گرفته می شود. در مجموع، این نتیجه حاصل می شود که به رغم وجود فرصت های کوتاه مدت در صنعت گردشگری، تا زمانی که برجام حداقل تا چند سال آتی اجرایی بماند، بعید است در حوزه های دیگر فرصت قابل توجهی ایجاد گردد، چرا که ایرانیان بر اساس تجربه قبلی خود می دانند که در صورت اعمال مجدد تحریم ها، گرجستان ارتباط خود با غرب را بر روابط با ایران ترجیح می دهد.
 
نفت و گاز
گرجستان احتمالاً از منابع نفت و گاز ایران، تنوع بخشی به عرضه نفت و گاز خود، ایفای نقش مرکز ترانزیت یا ارائه خدمات به عنوان محل تولید صادرات با ارزش افزوده سود می برد. در آغاز سال 2016 وزیر انرژی گرجستان کاخا کالادزه با پیشنهاد خود مبنی بر این که امکان دارد گرجستان منابع گازی خود را متنوع سازد و مقداری گاز از ایران خریداری نماید جنجالی در رسانه ها به راه انداخت. این مورد بر اساس پیشنهادهای قبلی مقامات دولتی ایران مبنی بر این مسأله مطرح گردید که احتمال دارد ایران انتقال گاز خود به ارمنستان به عنوان مسیر ترانزیت به گرجستان را افزایش دهد. گرجستان برای تأمین منابع گازی خود به شدت به جمهوری آذربایجان وابسته است و درصد کمی از گاز خود را از روسیه وارد می کند. محور اصلی این بحث در مورد این مسأله بود که آیا عقد قراردادهای جدید با گازپروم اقدام سنجیده ای به شمار می آید یا خیر. اما در این روند، گاز ایران که از طریق ارمنستان ترانزیت می شود نیز به عنوان یک گزینه احتمالی مطرح گردید.
 
گرجستان از محل ترانزیت گاز ارسالی ایران به اروپا نیز می تواند درآمد کسب نماید. بهبود خط لوله کریدور جنوب در حال حاضر توسط شرکت بریتیش پترولیوم در کنسرسیومی شامل شرکت نفت آذربایجان صورت می گیرد. هدف خط لوله بهبود یافته، خط لوله قفقاز جنوبی، افزایش ظرفیت ترانزیت گاز در آذربایجان و گرجستان به سه برابر میزان فعلی است و هدف نهایی آن تأمین گاز اروپا از طریق خط لوله تاناپ تحت مالکیت ترکیه/ آذربایجان است. این خط لوله در اصل برای انتقال گاز آذربایجان از دریای خزر برنامه ریزی شده بود، اما ظرفیت آن برای ترانزیت از ظرفیت عرضه گاز جمهوری آذربایجان به مراتب بیشتر است. دو منبع به احتمال زیاد مورد نظر به عنوان عرضه کننده مکمل برای این خط لوله گاز، ایران و ترکمنستان هستند (2).
 
در نهایت، گرجستان می تواند از منابع نفت و گاز ایران سود به دست آورد، اگر انتقال نفت و/ یا گاز به گرجستان (از طریق جمهوری آذربایجان یا ترکیه) برای انجام فراوری در ساحل دریای سیاه را انتخاب نماید که این امر امکان دسترسی آسان تر به اروپا را در اختیار آن قرار می دهد.
 
هیچ یک از این گزینه ها در کوتاه یا میان مدت به نظر محتمل نمی رسند. بعید است ایران برای صادرات گاز خود به اروپا از طریق انتقال آن به ارمنستان اقدام کند، چرا که خط لوله ای که باید از آن استفاده نماید متعلق به شرکت گازپروم است. همچنین بعید است ایران از طریق گرجستان و با استفاده از خط لوله قفقاز جنوبی به اروپا گاز صادر نماید، چرا که اولویت اعلام شده آن صادرات گاز به آسیا است و حتی در صورت تمایل این کشور به اتصال به خط لوله تاناپ، مسیر مستقیم تری خارج از آذربایجان و گرجستان وجود دارد که در ارزروم به این خط لوله متصل می شود. گرچه، این مسأله دقیقاً مشخص نیست. زمانی در سیاست «اولویت دهی به آسیا» ایران انعطافی مشاهده گردید، اما در مه 2015، اظهارات علنی وزیر نفت زنگنه به شدت بیانگر سیاست «اولویت دهی به آسیا» در برنامه صادرات گاز ایران بود. بهبود کیفیت مسیر ارزروم نیز احتمالاً بسیار دشوار است (3). در نهایت، احتمال دارد فعالیت های با ارزش افزوده ای (مانند گاز طبیعی مایع یا احداث پالایشگاه) در آینده در گرجستان صورت گیرند، اما ظاهراً ایران در حال حاضر ابتدا خواستار ساخت ظرفیت های محلی خود در هر دو حوزه است.
 
صادرات کالا و خدمات
پس از نفت و گاز، محور بحث بعدی در مورد فرصت های ارائه شده از سوی ایران صنعت گردشگری است. پس از حذف روادید برای سفر از ایران به گرجستان در نوامبر 2010، تعداد گردشگران ایرانی در گرجستان به طور قابل توجهی افزایش یافت. اما با اجرای مجدد طرح ضرورت صدور روادید در سال 2013، تعداد گردشگران به طور چشمگیری کاهش یافت، لیکن پس از لغو مجدد روادید پس از امضای برجام در اوایل سال 2016، تعداد گردشگران، طبق شکل 1، به سرعت افزایش یافت.
 

شکل 1: تعداد گردشگران ایرانی در گرجستان (16-2005)

منبع: سازمان ملی گردشگری گرجستان (مورد ارزیابی مجدد در دسامبر 2016)

 
کشور گرجستان بنا به دلایل متعددی برای مردم ایران جذاب است. استوارت نلسون، مدیر کل هتل هیلتون باتومی در گرجستان می گوید، «ایرانی ها سفر بدون روادید به گرجستان را دوست دارند، این کشور نزدیک و بی خطر است، حومه شهر سرسبزی دارد و آنها می توانند غربی تر رفتار کنند». گرجستان برای حفظ یا گسترش این رشد باید سطح/کیفیت ارائه خدمات خود را ارتقا دهد. همانطور که مایکل کرش بومر، مدیر کل هتل های ماریوت تفلیس این مطلب را بیان کرد: «اکنون باید مطمئن شویم که کیفیت خدمات و زیرساخت های خارج از هتل نیز به همان خوبی داخل هتل است».
 
این بخش همچنین باید به تدارک نیازهای خاص فرهنگی، به ویژه آشپزی و زبان نیز بپردازد. امکان این کار باید فراهم باشد - حضور کنسولگری ایران در باتومی باید در این زمینه مؤثر باشد و به دلیل سنت قوی دانش دوستی، تعداد قابل توجهی افراد فارسی زبان نیز در گرجستان حضور دارند.
 
گرچه، باید این نکته را در نظر داشت که به رغم چشمگیری این رشد، این مقدار رشد تنها نشان دهنده حدود 2 درصد از تعداد مسافران در گرجستان در یک سال مشخص است. از این رو، راه بسیار طولانی در پیش است تا گردشگران ایرانی واقعاً به محرک رشد این بخش تبدیل شوند.
 
خارج از حوزه گردشگری، صادرات فعلی گرجستان به ایران محدود است. در حالی که 2016 سال نسبتاً خوبی بود، صادرات به ایران کماکان تنها حدود 2 درصد از کل صادرات گرجستان به شمار می آید. علاوه بر این، دسته بندی کالاهای صادراتی، طبق شکل 2، بیانگر ثبات چندانی از لحاظ فرصت یا مزیت نسبی نیست.
 

شکل 2: تفکیک اقلام صادراتی گرجستان به ایران در سال 2015

منبع: آنکتاد (مورد ارزیابی مجدد در دسامبر 2016)

 
با توجه به این تنوع، به جای اتکا به صادرات فعلی برای کسب فرصت، می توان به اصول اقتصادی توجه نمود. گرجستان دارای سه مزیت بسیار مشخص است که می تواند آن را به تولیدکننده اقلام صادراتی به ایران و گیرنده بالقوه سرمایه گذاری مستقیم خارجی این کشور مبدل سازد: آب و هوا، محیط کسب و کار و موقعیت جغرافیایی.
 
این منافع مختلف به طرق گوناگونی با یکدیگر ترکیب می شوند. ظاهراً بارزترین فرصت در بخش کشاورزی ایجاد شده است. میزان بارش باران در گرجستان حدوداً پنج برابر ایران است، به طوری که ممکن است تصور شود ایران واردکننده عمده محصولات کشاورزی است. گرچه، ظاهراً فرصت صادرات محصولات کشاورزی به ایران به ندرت پیش می آید. به رغم وجود فرصت هایی برای صادرات محصولات کشاورزی به سایر کشورهای خاورمیانه، ایران با وجود منابع آبی محدود آن کماکان صادرکننده عمده محصولات کشاورزی با صادرات میوه و سبزیجات به ارزش 2.2 میلیارد دلار در سال 2015 است که بیشترین صادرات غیر نفتی این کشور محسوب می شود. این مقدار شامل صادرات 4 میلیون دلار گندم، 3.8 میلیون دلار میوه و آجیل و خشکبار و 1.3 میلیون دلار سبزیجات به گرجستان است.
 
گرچه، گرجستان از افزایش تقاضا برای دام زنده در خاورمیانه، به ویژه برای مراسم قربانی در پایان ماه مبارک رمضان و حج سود می برد. این مورد تحت تأثیر افزایش تقاضا برای حمل و نقل بین المللی دام زنده بنا به دلایل رفاه دام و چالش های بسیار این مسأله قرار دارد. در نتیجه، طبق شکل 3، در سال 2007 گرجستان از کشوری کمابیش بدون صادرات ثبت شده دام زنده به کشوری با بیش از 1 میلیون دلار عایدی از محل صادرات دام زنده در سال 2008 و 34 میلیون دلار درآمد در سال 2009 تبدیل شد.
 

شکل 3: صادرات گاو و گوسفند زنده از گرجستان در سالیان 2015-2007 بر حسب هزار دلار

منبع: مرکز آمار گرجستان (مورد ارزیابی مجدد در دسامبر 2016)
 

این افزایش ناگهانی صادرات دام زنده برای کشاورزان فرصت عالی را ایجاد کرد. گرجستان همچنین موفق به ادامه تأمین گوشت خود با وارد کردن فراورده های منجمد ارزان تر گردید که در نتیجه این امر، برخی پیامدهای اجتماعی منفی بالقوه این تجارت کاهش یافت.
 
گرچه، افزایش بیشتر این نوع تجارت به واسطه دسترسی این کشور به چراگاه و فراوری گوشت خام محدود شده است. این مسأله تا حدی توضیح می دهد که چرا به رغم افزایش قیمت، صادرات گوسفند افزایش چشمگیری از سال 2009 نداشته است. از طرفی، دام های گرجستان مبتلا به بیماری های بومی متعددی هستند و به رغم به کارگیری قرنطینه 24 روزه برای اطمینان از عدم صدور دام بیمار، ناکارامدی این سیستم گاه منجر به ممنوعیت صادرات دام زنده از گرجستان به خاورمیانه شده است. از این رو، این مورد نیز ظاهراً بعید است به محرک رشد اقتصادی کشور مبدل گردد.
 
سرمایه گذاری خارجی
گزینه واضح نهایی برای تأثیرگذاری ایران بر گرجستان حوزه سرمایه گذاری مستقیم خارجی است. مقدار گزارش شده دارایی های مسدود ایران از 30 تا 100 میلیارد دلار متفاوت است. مبلغ هر چه باشد قابل توجه است، به خصوص از این نظر که ایرانیان تجربه معامله با گرجستان را دارند و ممکن است گزینه مناسبی برای کمک به توسعه محصولات و خدمات این کشور بر اساس مجموعه مهارت های منطقه ای خود که هدف آن کشورهای خاورمیانه است باشند.
 
گرچه، آمار ارائه شده تاکنون جای چندان امیدواری باقی نمی گذارد. مقدار سرمایه گذاری مستقیم خارجی رسمی هرگز بیش از 2 میلیون دلار نبوده است و این مقدار در سال 2015 در حدود 0.5 میلیون دلار بود که این مقدار از نظر سرمایه گذاری مستقیم خارجی از اهمیت چندانی برخوردار نیست. گرچه، این ارقام تصویر چندان دقیقی را ارائه نمی کند. طبق گفتگوی ما با آژانس سرمایه گذاری ملی گرجستان و با یک سرمایه گذار بزرگ ایرانی، به نظر می رسد سرمایه گذاری مستقیم خارجی ایران از جانب ایرانی تبارهایی صورت می گیرد که پس از سال 1979 ایران را ترک کردند و در حال حاضر ساکن سایر کشورها، به ویژه عراق، هستند.
 
این افراد احتمالاً به عنوان تاجرانی با تجربه کار در منطقه، فرصت هایی را برای گرجستان فراهم می کنند، به ویژه که در حال حاضر کشورها در مجموع در مورد سرمایه گذاری ایران نگرانی کمتری از خود نشان می دهند. یکی از مواردی که می-تواند مدلی برای آینده سرمایه گذاری ایرانی تبارها در گرجستان باشد سرمایه گذاری در تولید پسته است که در حال حاضر توسط شرکت ARIC LLC صورت می گیرد. مالک این شرکت فردی ایرانی تبار است که با امریکا و انگلستان ارتباط دارد.
 
این سرمایه گذاری بر اساس مزیت نسبی گرجستان از نظر منابع آبی صورت گرفته است. تولید پسته نیاز به آب فراوانی دارد و هر دانه آن به اندازه 3 لیتر آب مصرف می کند. تولید آن در انحصار کالیفرنیا و ایران است - دو مکانی که منابع آبی آنها به سرعت رو به اتمام است - لذا تولید جهانی پسته در حال حاضر با محدودیت عرضه مواجه شده است. از این رو، صادرات تخصص ایران در زمینه تولید پسته در گرجستان معقول به نظر می رسد. این امر در تقویت نقاط قوت موجود در این کشور نیز نقش دارد. آجیل و خشکبار بر شراب به عنوان بزرگترین محصول کشاورزی صادراتی گرجستان با 176 میلیون دلار یا 8 درصد از کل صادرات آن در سال 2015 پیشی گرفته است.
 
به جز این مورد، پیش بینی محل ایجاد فرصت های احتمالی برای گرجستان دشوار است. در مجموع، دسترسی این کشور به اتحادیه اروپا هدف مد نظر آن برای جلب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رشد توسعه اقتصادی آن محسوب می شود. زمانی که گرجستان دو سال پیش توافقنامه انجمن اتحادیه اروپا را امضا کرد، مشخص نبود دقیقاً چگونه از این اقدام سود می برد. به رغم این که طبق این توافقنامه، بازار اتحادیه اروپا به روی محصولات و خدمات گرجستان باز می شود، به نظر نمی رسد گرجستان در حوزه های بسیاری از ظرفیت تولیدی برخوردار باشد تا بتواند از این فرصت بهره ببرد.
 
گرچه، جای امیدواری است که تولیدکنندگان بزرگ صنعتی فعال در خارج از اتحادیه اروپا به گرجستان به عنوان محیطی کم هزینه و قابل پیش بینی با دسترسی به بازار توسعه یافته اتحادیه اروپا توجه نمایند. در وهله نخست، معمولاً در این شرایط از چین صحبت به میان می آید. ارزش واقعی جاده ابریشم که بسیار مورد بحث است از نظر ترانزیت نیست، چرا که تنها بازده متوسطی راعاید اقتصاد می کند. ارزش آن در تصمیم چین مبنی بر شرکت در فعالیت های ارزش افزوده برای تضمین واردات بدون تعرفه به اتحادیه اروپا نهفته است. مورد مشابهی در انگلستان در دهه 1980 مشاهده گردید. در آن زمان خودروسازان ژاپنی بخش تسهیلات تولیدی خود را در بازار کار نسبتاً آزاد انگلستان برای دسترسی به بازار اتحادیه اروپا راه اندازی کردند. تغییرات مشابهی در زمان پیوستن کشورهای اروپای شرقی به اتحادیه اروپا روی داد.
 
ایران نیز احتمالاً فرصت های مشابهی را ایجاد می کند. این کشور مرکز صنعتی به بزرگی چین محسوب نمی شود، اما کشوری غنی از نفت، دارای اقتصاد نسبتاً متنوعی با تولید محصولات صنعتی بی شمار مبتنی بر نفت و گاز یا انرژی بر از جمله پلاستیک، آهن، کود و حتی قطعات خودرو است. هر یک از این موارد می تواند فرصتی برای فعالیت ارزش افزوده در بازار گرجستان ایجاد نماید.
 
با توجه به موارد ذکر شده، چه موانعی بر سر راه رشد حاصل از سرمایه گذاری مستقیم خارجی ایران وجود دارد؟ بزرگترین چالش احتمالاً کماکان عدم اطمینان از محیط ژئوپلیتیک است. گرجستان بارها نشان داده است که به رغم قدردانی آن از برخورداری از تعامل مثبت با ایران، روابط آن با غرب، به خصوص با امریکا، اولویت روشن و قطعی این کشور محسوب می شود. کورنلی کاکاچیا، استاد علوم سیاسی دانشگاه دولتی جاواخیشویلی تفلیس، این مسأله را مطرح کرده است که «مقامات ایرانی، تفلیس را به عنوان رژیمی بسیار تحت تأثیر غرب تلقی می کنند که تابع منافع ملی امریکا است» (4).
 
این امر چندین بار در سالیان اخیر روشن شده است. در سال 2008، روابط ایران و گرجستان به مدت یک سال به سردی گرایید. در این زمان گرجستان با استرداد یک شهروند ایرانی به امریکا موافقت کرد. در سال 2013 نیز پس از این که در مقاله بدبینانه ای در مجله وال استریت ژورنال این مسأله بیان گردید که ایرانیان برای دور زدن تحریم ها در گرجستان سرمایه گذاری می کنند، دولت گرجستان رژیم بدون روادید خود را (به ظاهر تحت فشار دولت امریکا) لغو کرد. این امر موجب نگرانی بسیار سرمایه گذاران و دانشجویان ساکن این کشور گردید.
 
این مسأله قطعاً موجب ایجاد نگرانی در مورد هر گونه سرمایه گذاری از جانب ایران خواهد شد. به نظر سرحان اونال که گزارشی در مورد ایران برای بنیاد انرژی ترکیه نوشت، ایران کماکان تحت تأثیر «اقتصاد مقاومتی» است و در نتیجه، سیاست سرمایه گذاری کوتاه مدت آن تحت تأثیر انگیزه بهره گیری از این فرصت برای کمک به آماده سازی خود برای مقابله با «بحران بعدی» است.(5) این امر باعث می شود انجام سرمایه گذاری عظیم در گرجستان بعید باشد، چرا که در صورت وقوع «بحران بعدی» (احتمالاً نوعی اعمال مجدد تحریم ها)، گرجستان احتمالاً جانب غرب و به خصوص امریکا را می گیرد.
 
این مسأله بر هر دو مورد سرمایه گذاری واقعی ایران و احتمال سرمایه گذاری افراد ایرانی تبار تأثیر می گذارد. سرمایه گذار ایرانی تبار در پشت سرمایه گذاری پسته این مسأله را توضیح داد که یکی از بزرگترین موانع بر سر راه سرمایه گذاری افراد ایرانی تبار در گرجستان، وجود احساسات ضد ایرانی در این کشور است. این امر احتمالاً ناشی از تعصبات فرهنگی دیرینه-ای است که به واسطه نگرانی های در مورد تحریم های اعمال شده علیه ایران تقویت شده است.
 
چشم انداز
این وضعیت با انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور امریکا حتی گیج کننده تر نیز شده است، چرا که امکان دارد امریکا درصدد لغو برجام و فشار برای ارائه تفسیر سختگیرانه ای از آن بر آید یا تحریم های جدید غیرهسته ای بر ایران تحمیل کند. آگاهی از عملکرد اتحادیه اروپا در چنین شرایطی یا عملکرد احتمالی کشوری مانند گرجستان دشوار است. گرچه، افزایش احتمال این تغییر سیاست می تواند تضمین کند که ایران در حال حاضر کشوری نسبتاً منزوی باقی می ماند و منابع خود را صرف توسعه داخلی می کند. این امر می تواند مزایای احتمالی پیش روی گرجستان را حداقل در کوتاه مدت محدود نماید.

موسسات مطالعه ایران و اوراسیا